پنجشنبه 28 دیماه
محمد معین جونم :
پنجشنبه هفته گذشته یعنی 28 دی ماه همونطوری که قولش رو داده بودم بابا بزرگها
ومامان بزرگها, دایی ها و زندایی ها, عمه مامانی, خاله جون ,عمو و عمه رو دعوت
کردیم که برا شام بیان خونمون تا بعد از شام کنار جمع صمیمی و شاد خانواده تولدت
رو جشن بگیریم.
جای همه دوستان خالی بود حسابی خوش گذشت , امسال خیلی بیشتر از
سالهای گذشته ذوق داشتی از چند هفته قبل منتظر روز تولدت بودی ,اونشب
میشد خوشحالی رو توی چشمات دید, خلاصه اینکه جشن تولد امسالت هم
مثل سالهای گذشته برامون شاد و به یاد موندنی شد.
زحمت عکس گرفتن رو دادیم به دایی جواد و چند بار تاکید کردم که بیشتر ازت عکس
تکی بگیره اونم دستش درد نکنه تا تونسته بود عکس دسته جمعی گرفته بود فقط
چندتا عکس تکی از اون شب داری بقیه عکسا دسته جمعین
از شام و تزیینات و بقیه چیزها هم اصلا عکس نگرفتیم من سرم گرم مهمونها بود
و کلا فراموش کردم عمو جون هم کلا مراسم بعد از شام رو فیلمبرداری کرده بود
راستش خیلی حالم گرفته شد وقتی فهمیدم هیچ مدرکی برای اثبات زحماتی که
برا شام کشیده بودم دستم نیست
حالا لطفا برای مشاهده این سه چهارتا عکس باقی مونده تشریف بیارین
ادامه مطلب
این ماشینته که با اصرار ازم خواستی ماشین عروسش کنم
این کیک تولدته که طرحش با سفارش ما فرق داشت
بته
عکسای اونشب
البته همونطور که می بینی قضیه کلاه رو باز هم کوتاه نیومدی
وکلاه مورد علاقت رو گذاشتی سرت
کادوها
ضمنا مامان بزرگ ها , بابا بزرگ ها , عمو و عمه مامانی هم
زحمت کشیده بودن و خشکی حساب کرده بودن
دست همشون درد نکنه
تولدت مبارک عزیزم